کد مطلب:231466 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

از کتاب توحید و خداشناسی
1- محمد بن عبدالله خراسانی خادم امام رضا (ع) گوید: مردی از زنادقه خدمت حضرت رضا رسید در حالی كه گروهی از مردم در مجلس حاضر بودند.

امام (ع) از آن مرد زندیق پرسید اگر مطلب همان طور است كه شما می گوئید و این جهان آفریننده ای ندارد - در حالی كه چنین نیست - آیا ما و شما پس از مرگ مساوی نخواهیم بود، و این نماز و روزه ای كه انجام دادیم و زكوتی كه دادیم در آن جهان به ما ضرری نخواهند رسانید.

در این هنگام مرد زندیق سكوت كرد، سپس حضرت رضا (ع) فرمود: و اگر گفته های ما درست بیاید - در صورتی كه گفته های ما حقیقت دارد - آیا شما هلاك نخواهید شد و ما نجات پیدا نخواهیم كرد؟

مرد زندیق گفت: خدا تو را رحمت كند مرا مطلع كنید كه او چگونه است و در كجا است؟

امام رضا (ع) فرمود: وای بر تو در این گفته خطا كردی و به غلط رفتی، «این» و «كیف» را او پدید آورده است، و به وسیله اینها شناخته نمی شود، خداوند را با قوای ظاهری و قیاس نمی توان شناخت.



[ صفحه 262]



مرد زندیق گفت: پس حالا كه خداوند با یكی از محسوسات شناخته نمی گردد پس این چنین خدائی وجود ندارد.

حضرت رضا (ع) فرمود: وای بر تو اكنون كه حواس ظاهری تو از درك وجود پروردگار ناتوان است انكار وجود مبدء متعال را می كنی، ما هر گاه از نظر ظاهر نتوانیم وجود او را درك كنیم یقین می كنیم كه او خداوند ما است و برخلاف همه اشیاء می باشد.

مرد كافر گفت: پس خداوند كجا است؟

حضرت رضا (ع) فرمود: پس شما خبر دهید كه در چه وقتی نبوده تا من به شما بگویم در چه وقت بوده است؟

سائل گفت: دلیل بر این مطلب كه خداوند در همه زمانها بوده چیست؟

امام (ع) فرمود: من هنگامی كه به بدن خود می نگرم، توانائی ندارم كه در طول و عرض بدنم زیاد و یا كم كنم، و یا مكروهات را از بدن خود دفع كرده و جلب منفعت كنم.

در این هنگام درك كردم كه برای این بدن یك سازنده هست و با علم و قدرت این بدن ساخته شده است، علاوه بر بدن انسان گردش فلك با قدرت خداوند انجام می گیرد، و ابرها و جریان بادها و طوفان ها و گردش آفتاب و ماه و ستارگان و سایر موجودات آسمانی و زمینی و دریایی همه در پرتو عنایات و توجهات پروردگار حركت می كنند و به زندگی خود ادامه می دهند.

از این رو یقین كردم كه برای كائنات آفریننده ای هست كه همه این موجودات را پدید آورده است.

2- حسین بن خالد گوید: مردی از حضرت رضا (ع) پرسید: ای فرزند



[ صفحه 263]



رسول خدا دلیل حدوث عالم چیست؟

امام (ع) در پاسخ او فرمود: تو قبل از این وجود نداشتی و اینك وجود پیدا كرده ای و یقین داری كه خودت خویشتن را خلق نكرده ای و آن كسی هم كه مانند تو می باشد تو را خلق نكرده است.

3- حسین بن خالد گوید: از حضرت رضا (ع) شنیدم می فرمود: خداوند متعال همواره عالم، قادر، شنوا، بینا و زنده است، و همه این صفات جزء ذات مقدس اوست و هرگز از آن منفك نمی شود.

گوید: عرض كردم گروهی می گویند: علم، قدرت، حیات، شنوایی، بینائی و قدمت از ذات خداوند بیرون است و این صفات جزء ذات خداوند نیست.

حضرت رضا (ع) فرمود: هر كس به این سخنان عقیده پیدا كند، برای خداوند شریك قائل شده است و از ولایت ما بهره مند نیست، بعد از این فرمود خداوند همیشه عالم، شنوا، بینا و قادر است و این صفات هرگز از آن جدا نمی شوند.

پروردگار از گفته های مشركین و مشبهین منزه است و مقامش از این سخنان ناروا بلندتر است.

4- صفوان بن یحیی گوید: ابوقره محدث از من درخواست كرد كه او را خدمت حضرت رضا (ع) ببرم، پس از اینكه برای او از آن جناب اذن ورود خواستم و اجازه فرمودند ابوقره خدمت رسید و از مسائل حلال و حرام و احكام دینی پرسشهائی فرمود تا سخن را به مبحث توحید كشانید.

ابوقره گفت: برای ما روایت شده كه خداوند موضوع سخن گفتن و رؤیت خود را به دو تن از پیغمبران خود اختصاص داد، با موسی بن عمران سخن گفت، و محمد (ص) را به رؤیت خود مخصوص گردانید.



[ صفحه 264]



امام رضا (ع) فرمود: اگر چنین است كه محمد خداوند را رؤیت كرده است پس آن كسی كه از طرف خداوند به جن و انس ابلاغ كرد و فرمود: «لا تدركه الابصار و لا یحیطون به علما و لیس كمثله شی ء» دیدگان، خداوند را درك نمی كنند و از جهت علم هم نمی توانند خداوند را دریابند و هیچ چیزی مانند او نیست كدام است آیا این محمد نیست؟ ابوقره گفت مطلب همین است كه شما بیان فرمودید.

حضرت رضا (ع) بار دیگر فرمود: محمد از طرف خداوند مبعوث می گردد و به مردم می گوید: كه او از جانب پروردگار آمده و آنها را به طرف خداوند دعوت می كند و از صفات و خصوصیات او گفتگو می نماید به مردم بگوید: من خداوند را با دو چشم خود دیدم و او را به صورت بشری دریافتم.

آیا شما با اظهار این مطالب شرم نمی كنید؟ زنادقه قدرت ندارند این چنین سخن بگویند، آیا جایز است كه از طرف خداوند سخنی بگوید، و بار دیگر بیاید و به طریق دیگری برخلاف سخن اول خود مطلبی بگوید.

ابوقره گفت: مگر در قرآن نیامده كه «و لقد رآه نزلة اخری» امام رضا سلام الله علیه فرمود: بعد از این آیه مطلبی هست كه دلالت می كند بر آن چیزی كه مشاهده كرد، و آن آیه ی «ما كذب الفؤاد ما رأی» می باشد.

می فرماید: دل محمد (ص) تكذیب نكرد آنچه را كه با دو چشمش مشاهده كرد، سپس اطلاع داد به آنچه محمد دید و آن این است كه فرمود: «لقد رأی من آیات ربه الكبری».

پس حضرت رسول (ص) آیات خداوند را مشاهده كردند و آیات خداوند غیر از او می باشند.

پروردگار فرموده «و لا یحیطون به علما» پس هرگاه با چشم ظاهری بتوان



[ صفحه 265]



خداوند را دید احاطه علمی نیز امكان پذیر است و شناخت واقعی حاصل می گردد.

ابوقره گفت: آیا روایات را تكذیب می كنید؟

امام رضا (ع) فرمود: هرگاه روایات با مخالفت قرآن مواجه شدند من آن اخبار را تكذیب می كنم، زیرا مسلمین اجماع كرده اند كه با علم و دانش نمی توان خداوند را دریافت و با دیدگان ظاهر نمی توان او را دید و خداوند را به هیچ چیزی نمی توان مانند كرد.

5- ریان بن الصلت از حضرت رضا (ع) روایت كرده كه حضرت رسول (ص) فرمود: خداوند متعال می فرماید: به من ایمان نیاورده است كسی كه سخنان مرا طبق رأی خود تفسیر و تعبیر كند، و مرا نشناخته است كسی كه مرا به مخلوقاتم تشبیه كند، و بر دین من نیست كسی كه در دین من به قیاس رفتار نماید.

6- داود بن قاسم گوید: از حضرت رضا (ع) شنیدم می فرمود:

هر كس خداوند را به مخلوقاتش مانند كند مشرك است، و هر كسی برای او مكانی قائل شود كافر است، و هر كس به خداوند نسبت دهد آنچه را كه نهی فرموده دروغگو است.

بعد از این امام (ع) این آیه شریفه را قرائت فرمودند «انما یفتری الكذب الذین لا یؤمنون بآیات الله و اولئك هم الكاذبون».

7- حسین بن خالد گوید: به حضرت رضا (ع) عرض كردم ای فرزند رسول خدا مردم روایت می كنند كه حضرت رسول (ص) فرمود: خداوند آدم را به صورت خود آفرید.

امام (ع) فرمود: خداوند آنان را بكشد آنها اول حدیث را حذف كرده اند پیغمبر از كنار دو نفر كه همدیگر را ناسزا می گفتند عبور فرمودند حضرت شنید یكی از



[ صفحه 266]



آن دو به دیگری می گوید خداوند چهره تو و چهره آن كس كه شبیه تو هست سیاه كند.

پیغمبر فرمود ای بنده ی خدا به برادرت این چنین خطاب نكن كه خداوند آدم را به صورت او آفریده است.

8- حسین بن خالد گوید به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم یابن رسول الله مردم ما را به عقیده جبر و تشبیه نسبت می دهند و این موضوع از این جا ناشی شده است كه از پدرانت در این مورد روایاتی رسیده است.

حضرت رضا علیه السلام فرمود اخباری كه در این موضوع از پدرانم علیهم السلام رسیده است بیشتر است یا روایاتی كه از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیده.

راوی گوید: عرض كردم بلكه اخبار روایت شده از پیغمبر در این مورد بیشتر است.

حضرت فرمود پس مردم بگویند پیغمبر هم معتقد به جبر و تشبیه بوده است.

گفتم مردم می گویند پیغمبر این سخنان را نگفته است بلكه این روایات را به آن جناب نسبت می دهند.

فرمودند پس بنابراین چرا نمی گویند به پدران من هم این روایات را نسبت داده اند و آن ها از انتساب این سخنان به خود رضایت ندارند.

بعد از این حضرت رضا علیه السلام فرمود هر كس معتقد به تشبیه و جبر باشد كافر است، و ما در دنیا و آخرت از آن تبری می جوئیم.

ای فرزند خالد اخبار زیادی در موضوع تشبیه و جبر از طرف غلاة جعل شده و به ما نسبت داده اند، غلاة بزرگی خداوند را درك نكردند و خدا را كوچك شمردند



[ صفحه 267]



اینك هر كس آنها را دوست بدارد ما را دشمن داشته، و هر كسی آنها را دشمن بدارد ما را دوست داشته است.

9- محمد بن عبدالله خراسانی خادم حضرت رضا علیه السلام گوید: یكی از زنادقه به حضرت رضا علیه السلام گفت چرا خداوند خود را از مخلوقات پوشیده است؟

ابوالحسن علیه السلام فرمود پوشیدن خداوند خود را از مردم برای كثرت گناهان آنها می باشد، و بر خداوند در ایام شب و روز هیچ چیزی پوشیده نیست و او همه اعمال و افعال بندگان خود را می داند.

گفت پس چرا خداوند با چشم ظاهر دیده نمی شود؟

حضرت رضا علیه السلام فرمود برای فرق بین او و بندگانش كه با حواس ظاهری قابل درك هستند، علاوه بر این خداوند اجل است از اینكه دیدگان او را دریابند و یا گمان و خیال او را احاطه كنند، و یا با عقل بتوان او را دریافت.

وی گفت: خداوند را برایم تعریف كن، امام علیه السلام فرمود: خداوند را نمی توان به حقیقت تعریف كرد پرسید چرا نمی توان پروردگار را وصف كرد؟.

فرمود برای اینكه هر محدودی به حدی پایان پیدا می كند، هرگاه احتمال تحدید رفت احتمال زیادی می رود، و هرگاه احتمال زیادی رفت احتمال نقصان می رود.

10- سلیمان بن جعفر جعفری گوید: شنیدم حضرت رضا علیه السلام به پدرم می گفت: من تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب دیدم، پدرم گفت: او دائی من است.

امام رضا علیه السلام فرمود: او درباره ی خداوند سخنی بزرگ می گوید، او



[ صفحه 268]



پروردگار را برخلاف واقع وصف و تعریف می كند، و خداوند را نمی توان با پندار خود، وصف كرد، اكنون یا با ما مجالست كن و او را ترك گو، و یا مجلس ما را واگذار و با او معاشرت كن.

عرض كرد: او هر چه دلش خواست بگوید، من به گفته های او عقیده ندارم در این صورت از او چه زیانی به من خواهد رسید.

امام رضا علیه السلام فرمود: آیا نمی ترسی كه عذابی بر او نازل شود و تو را نیز فراگیرد، آیا خبر نداری از داستان شخصی كه از اصحاب حضرت موسی علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون، هنگامی كه سواران فرعون به موسی رسیدند وی برگشت تا پدرش را موعظه كند.

موسی علیه السلام او را دریافت در حالی كه پدرش با او با غضب گفتگو می كرد تا آنگاه كه به كنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند.

چون خبر او به موسی رسید گفت: خداوند او را رحمت كند او به عقیده پدرش نبود، و لیكن هنگامی كه عذاب نازل شد همگان را فرامی گیرد گناهكار و غیر گناهكار را نمی شناسد.

11- یونس بن عبدالرحمان گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم در اخبار روایت شده كه خداوند حقیقت علم است و نادانی در آن راه ندارد، و زندگی است كه مرگی در او نیست، و نوری است كه تاریكی هرگز در آن جا راه پیدا نمی كند، امام علیه السلام فرمود: همین طور است.

12- داود بن سلیمان فراء از علی بن موسی الرضا و او از پدرانش از حسین ابن علی علیهماالسلام روایت كرده كه یك نفر یهودی خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام رسیده و عرض كرد: مرا از آنچه در نزد خداوند نیست و از آنچه خداوند



[ صفحه 269]



ندارد، و از آنچه خداوند نمی داند خبر دهید.

علی علیه السلام فرمود: اما آنچه كه خداوند نمی داند آن گفتار شما یهودیان است كه گفتید عزیز فرزند خدا است در صورتی كه خداوند فرزندی برای خود نمی داند.

و اما آنچه كه در نزد خداوند نیست آن ظلم است و پروردگار هرگز به بندگان خود ستم نمی كند.

و اما آنچه خداوند ندارد آن شریك است، در این هنگام یهودی مسلمان شد و شهادتین بر زبان جاری كرد.

13- ابواحمد غازی از حضرت رضا و او از پدرانش علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت كرده اند كه آن حضرت فرمود: اعمال بر سه قسم اند: فرائض، فضائل و معاصی.

اما فرائض به امر پروردگار و به رضایت و مشیت و علم و قضاء او انجام می گیرد.

و اما فضائل به امر خداوند نیست و لیكن رضایت و قضاء و قدر و مشیت و علم او در انجام آن دخالت دارد.

و اما معاصی، امر خداوند در آن دخالت ندارد، و لیكن قضاء و قدر و مشیت و علم در آن نافذ است، و سپس خداوند بندگان خود را در معاصی مورد عقاب قرار می دهد.

14- و نیز از حضرت رضا از پدرانش از حسین بن علی علیهم السلام روایت شده كه گفت: از پدرم امیرالمؤمنین علیه السلام شنیدم فرمود:

تمام جهان را جهل فراگرفته مگر جاهائی كه به نور علم روشن است، علم نیز نفعی ندارد مگر آنچه را كه مورد عمل قرار دهند، و عمل ها نیز ریائی هستند مگر آن



[ صفحه 270]



عملی كه از روی اخلاص انجام گیرد و اخلاص نیز در معرض خطر است تا آنگاه كه بندگان به نتیجه اعمال خود برسند و عاقبت كارهای خود را دریابند.

15- احمد بن عبدالله جویباری از حضرت رضا علیه السلام روایت كرده است كه حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام فرمود: مردی از اهل عراق خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و عرض كرد: مرا خبر دهید آیا بیرون شدن ما به طرف مردم شام با قضا و قدر خداوند انجام گرفته است؟

علی علیه السلام فرمود: آری به خداوند سوگند شما از هیچ تپه ای بالا نرفتید و در هیچ سرزمین فرود نیامدید مگر آنكه قضاء و قدر خداوند در آن دخالت داشت.

پیرمرد عراقی گفت: پس از مشقت هائی كه در این مسافرت به من رسیده در نزد خداوند ماجور هستم؟

علی علیه السلام فرمود: ای پیرمرد اندكی آرام بگیر، شاید گمان می كنی كه این قضاء و قدر لازم و حتمی است و اگر چنین بود هر آینه ثواب و عقاب معنی نداشت و امر و نهی لازم نبود، و معنی وعد و وعید ساقط می شد، دیگر گناهكار را سرزنش نمی كردند و نیكوكار را نمی ستودند، حتی شایسته بود نیكوكار را سرزنش كنند و گناهكار را مورد احسان قرار دهند.

این عقیده كه از وی بوی جبر می آید گفته ی بت پرستان و دشمنان خداوند است، قدریان و مجوسان این امت به این عقیده هستند.

ای شیخ خداوند بندگان خود را با تخییر مكلف كرد و برای آنكه از عواقب اعمال خود بترسند آن ها را از ارتكاب كارهای زشت بازداشت، و در برابر كارهای كوچك پاداش های زیادی عطا فرمود.

خداوند هرگز مغلوب نافرمانان و معصیت كاران نشده، و از روی اكراه



[ صفحه 271]



اطاعت نگردیده است، و آسمان و زمین و آنچه در بین آنها قرار دارد عبث و بیهوده نیافریده است، «ذلك ظن الذین كفروا فویل للذین كفروا من النار».

راوی گوید: شیخ در این هنگام برخواست در حالی كه می گفت:



أنت الامام الذی نرجوا بطاعته

یوم النجاة من الرحمان غفرانا



أوضحت من دیننا ما كان ملتبسا

جزاك ربك عنا فیه احسانا



16- ابوالصلت هروی گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم می فرمود:

هركس به جبر عقیده دارد به او زكوة ندهید و شهادت او را قبول نكنید، خداوند متعال مردم را به اندازه ی توانائیهای آنها مكلف ساخته و بیش از استعداد آنان برای آنها تكلیف معین نكرده است، هر كسی در گرو كارهای خود بوده و كسی گناه دیگری را تحمل نمی كند.

17- برید بن عمیر شامی گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم هنگامی كه در مرو اقامت داشتند عرض كردم: یابن رسول الله از حضرت صادق علیه السلام برای ما روایت شده است كه آن جناب فرموده: «لا جبر و لا تفویض بل أمر بین أمرین» معنی این حدیث چیست؟.

فرمود: هر كس گمان كند كه خداوند ما را وادار به گناه می كند و بعد ما را در اثر ارتكاب گناه معذب می نماید این شخص معتقد به جبر است.

هر كسی اعتقاد پیدا كند كه خداوند امور بندگان خود را به ائمه اطهار واگذار كرده است این را تفویض گویند قائل به جبر كافر و معتقد به تفویض مشرك است.

گوید: عرض كردم پس معنی امربین چیست؟

امام علیه السلام فرمود: مردم در انجام اوامر پروردگار و ترك منهیات راه عملی



[ صفحه 272]



دارند و طرق خیر و سعادت و شر و شقاوت برای آنها باز است.

راوی عرض كرد: آیا خداوند در افعال بندگان اراده و مشیت دارد؟.

حضرت رضا علیه السلام فرمود: در انجام اوامر اراده و مشیت خداوند حاكم است و پروردگار از كار بردن دستورات خود خوشنود است و بندگان خود را در طاعات و عبادات كمك می كند، و اما در مورد معاصی اراده و مشیت خداوند نهی از ارتكاب معصیت است و از انجام آن به خشم می آید و مرتكبین گناه را معذب می كند،

گوید: گفتم: آیا «قضاء» در این امور دخالتی دارد؟ فرمود: در تمام افعال بندگان از خیر و شر «قضاء» هست.

گفتم: معنی قضاء چیست؟ فرمودند: معنی «قضاء» حكومت بر مردم است به آنچه استحقاق دارند و خداوند در برابر افعال و اعمال بندگان به آن ها در دنیا و آخرت ثواب و یا عقاب می دهد.

18- سلیمان بن جعفر جعفری از حضرت رضا علیه السلام روایت كرده است كه در محضر آن جناب از جبر و تفویض سخن به میان آمد، امام علیه السلام فرمود: اگر می خواهید در این موضوع «اصلی» برای شما ارائه كنم كه هرگز با هم اختلاف نداشته باشید و با هر كس در این موضوع مباحثه و گفتگو كردید پیروز گردید.

عرض كردیم نظر خود را در این باره بیان فرمائید.

حضرت فرمودند: خداوند با غلبه و قهر اطاعت و معصیت نمی شود، و بندگان خود را در دنیا وانمی گذارد هر چه بندگان دارند از آن خداوند است، نیرو و توانائی بندگان از طرف خداوند افاضه شده است.

اگر همه بندگان به طاعت و عبادت پروردگار مشغول گردند پروردگار از عمل آنها جلوگیری نكرده و مانع و رادع آنها نیست، و اگر همه آنها به معصیت



[ صفحه 273]



و نافرمانی مشغول شوند، در این صورت اگر خداوند اراده فرماید جلو معصیت آنها را می گیرد، و اگر بین آنها و معصیت حائل نگردد این دلیل نیست كه خداوند آنها را وادار به معصیت كرده است.

سپس فرمودند: هر كس این گونه سخنان را ضبط كند خصم خود را از پا درآورده است.

19- حسین بن خالد از حضرت رضا علیه السلام روایت كرده است كه آن جناب از پدرانش از امیرالمؤمنین علیهم السلام روایت می كرد كه فرمود شنیدم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرمود: خداوند متعال می فرماید: هر كس به قضاء من راضی نباشد و به «قدر» من ایمان نیاورد، باید خدائی غیر از من برای خود بیابد.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: در هر «قضاء» پروردگار برای مؤمن خیری هست.

20- حسن بن علی وشاء گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم آیا خداوند كارها را به بندگان خود واگذاشته است؟.

فرمود: خداوند عزیزتر از این است كه امور را به مردم واگذارد، گفتم: پس آنان را به انجام معاصی مجبور كرده است؟

فرمود: خداوند عادل تر و داناتر از این است، سپس فرمود: خداوند متعال می فرماید: ای فرزند آدم من به نیكیهایت از تو سزاوارترم، و تو به گناهانت از من سزاوارتر هستی تو نافرمانیها را با قوتی كه در تو گذاشته ام انجام دادی.

21- محمد بن عرفه گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم خداوند اشیاء را به قدرت آفرید یا بدون قدرت؟.

فرمود جایز نیست كه گفته شود خداوند اشیاء را با قدرت آفریده است،



[ صفحه 274]



زیرا اگر این طور گفته شود معنی آن چنین است كه قدرت را چیزی غیر از خداوند فرض كنی، و قدرت را وسیله ای برای آفرینش موجودات بدانی، و این عقیده شرك است.

و اگر بگوئی كه خداوند به قدرت ذاتی خود، موجودات و كائنات را خلق كرد در این صورت قدرت را جزء ذات حق دانسته ای، و پروردگار را مقتدر و صاحب قدرت وصف كرده ای، خداوندی كه هرگز ضعیف و ناتوان نیست و به غیر خود نیازی ندارد.

22- حسین بن بشار گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم آیا خداوند به حوادثی كه واقع نشده است علم دارد، و یا فقط گذشته ها را می داند؟.

امام علیه السلام فرمود: خداوند متعال عالم به اشیاء است قبل از اینكه اشیاء به وجود آیند، خداوند متعال فرموده است «انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون» و هم چنین به اهل جهنم فرمود «و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و انهم لكاذبون».

خداوند متعال می داند اگر آنها را به دنیا برگرداند مردم بار دیگر دنبال منهیات خواهند رفت و به فرشتگان هنگامی كه گفتند «أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال انی أعلم مالا تعلمون».

پس بنابراین علم خداوند به اشیاء سبقت دارد و قبل از وجود شی ء علم به آن دارد، خداوند بسیار بزرگ است و همواره شنوا و دانا و بینا است.

23- محد بن عبید گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم فرمودند: به عباس بگوئید از سخن گفتن در مباحث توحید و غیر آن خودداری كند، و با مردم طبق معرفت آنها و درك آنها سخن گوید، و از مطالبی كه قابل فهم جامعه نیست و مورد انكار آنان قرار می گیرد خودداری كند.

و هر گاه از تو از توحید پرسیدند، همانطور كه خداوند فرموده است بیان كن.



[ صفحه 275]



پروردگار متعال می فرماید: «قل هو الله أحد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یكن له كفوا أحد».

و هرگاه از كیفیت پرسیدند همانگونه كه خداوند فرموده «لیس كمثله شی ء» برای مردم بیان كن.

و هرگاه از تو پرسیدند كه خداوند چگونه می شنود بگو «و هو السمیع العلیم» و روی هم رفته در همه گفتگوها باید به اندازه عقل و معرفت مردم گفتگو شود.

24- داود بن سلیمان فراء از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش علیهم السلام روایت می كند كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: توحید نصف دین است، و روزی با دادن صدقه فرود آورید.

25- فتح بن یزید جرجانی گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم ادنی معرفت خداوند چیست؟.

فرمود: نازل ترین مرتبه در خداشناسی این است كه اقرار كنی خدائی غیر آن نیست و نظیر و مانندی ندارد، و قدیم و ازلی است و انقطاع و زوال در وجود مقدس آن راه ندارد، خداوند همواره موجود، و نابودی برای آن نیست، و مانند او چیزی وجود ندارد.

26- عبدالعزیز بن مهتدی گوید: از حضرت رضا علیه السلام در موضوع خداشناسی سؤال كردم.

فرمودند: هر كس قل هو الله احد را بخواند و به آن ایمان بیاورد، خدا را شناخته و موحد شناخته می گردد.

عرض كردم: چگونه آن را بخواند؟

فرمود همان طوری كه مردم می خوانند قرائت كند، و در پایان گفتگوی خود



[ صفحه 276]



اضافه فرمودند: كذلك الله ربی، كذلك الله ربی، كذلك الله ربی.

یعنی خدای من این چنین است كه در این سوره مباركه وصف شده و من جز این عقیده ای دیگر درباره ی خداوند ندارم.

27- ابراهیم بن عباس گوید: مردی از حضرت رضا علیه السلام پرسید آیا خداوند بندگان خود را به آنچه قدرت ندارند انجام دهند مكلف می كند؟

فرمود خداوند عادل تر است از اینكه چنین تكلیفی به بندگانش بكند.

بار دیگر پرسید: آیا مردم توانائی دارند به آنچه اراده كرده اند.

فرمود: مردم ناتوان ترند از اینكه هر چه بخواهند انجام دهند.

28- احمد بن عامر طائی گوید: حضرت رضا علیه السلام از جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت كرده است كه فرمود:

خداوند متعال در روز قیامت به حساب همه بندگان خود می رسد مگر افرادی كه مشرك باشند خداوند مشركین را بدون حساب روانه دوزخ می كند.

29- حسن بن علی بن فضال گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض كردم چرا خداوند متعال مخلوقات را به صور مختلف و انواع گوناگون آفرید، و آنان را به یك صورت و هیئت خلق نكرد؟.

فرمود: برای اینكه مردم خیال نكنند خداوند عاجز است و قدرت ندارد مخلوقات خود را به صور گوناگون بیافریند و ملحدین و كافرین مردم را در شك و وهم گرفتار نكنند، از این رو مردم با دیدن مخلوقات پروردگار متوجه می گردند كه خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.

30- اسحاق بن راهویه گوید: هنگامی كه حضرت رضا علیه السلام وارد



[ صفحه 277]



نیشابور شد و چون خواست از آن شهر بیرون شود و به طرف مأمون برود اصحاب حدیث پیرامون مركب آن جناب را گرفتند، و گفتند یابن رسول الله از نیشابور بیرون می روی و برای ما حدیثی بیان نمی كنی كه از آن استفاده كنیم؟.

در این هنگام امام رضا در عماری جلوس كرده بودند، پس از این سؤال سر مبارك خود را از عماری بیرون كرده و فرمودند:

شنیدم از پدرم موسی بن جعفر، و او از پدرش محمد بن علی و او از پدرش علی ابن الحسین و او از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابی طالب، كه گفت: شنیدم از رسول خدا (ص) كه فرمود شنیدم از خداوند متعال كه فرمود:

كلمه ی «لا اله الا الله» قلعه استوار و محكم من است، هر كس در این قلعه وارد شود از عذاب من مصون و محفوظ خواهد شد.

راوی گوید هنگامی كه مركب حضرت به سیر خود ادامه داد امام علیه السلام سر مبارك خود را از عماری بیرون كرد و فرمود البته لا اله الا الله شروطی دارد و من هم یكی از شروط آن هستم.

31- احمد بن عبدالله جویباری از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت كرده است كه فرمود پاداش و نعمتی كه خداوند به موحدین می دهد بهشت است.

32- و نیز حضرت رضا از جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت كرده كه فرمود:

كلمه «لا اله الا الله» در نزد خداوند مقام بزرگ و ارجمندی دارد، هر كس از روی عقیده و اخلاص این كلمه را بر زبان جاری سازد بهشت برای او واجب می گردد و هر كس به دروغ و ریاء كلمه مزبوره را بر زبان خود جاری كند، جان و مالش در



[ صفحه 278]



دنیا مصون از تعرض است و در آن جهان جایگاه او در دوزخ خواهد بود.

33- حضرت رضا علیه السلام از جدش روایت می كند هر كس در یكی از ساعات روز و شب كلمه توحید را بر زبان جاری كند سیئات اعمال او از نامه عملش محو می گردد.

34- حضرت رضا علیه السلام فرمود: مردی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسید و عرض كرد:

نخستین اثری كه از علم گرفته می شود چیست؟ فرمود شناخت خداوند می باشد گفت معرفت حقیقی خداوند چگونه است؟

فرمود آن است كه اعتقاد پیدا كنی كه پروردگار شبیه و نظیر ندارد و اوست خداوند یگانه، آفریننده، نیرومند، آغاز همه آفرینش، پایان همه موجودات، آشكار و نهان، و مانند او همبازی نیست، هر كس خداوند را این چنین بشناسد معرفت واقعی و حقیقی پیدا كرده است.

35- فضل بن شاذان نیشابوری گوید: حضرت رضا علیه السلام فرمود:

اگر گوینده ای بگوید: چرا مردم مأمور شده اند كه به خداوند و پیامبران و اوصیاء آنها اقرار و اعتراف كنند و به آنچه كه انبیاء از نزد خداوند آورده اند معترف گردند؟ پاسخ این سؤال را از چند جهت می توان داد.

اول كسانی كه اقرار و اعتراف به وجود خداوند متعال نداشته باشند، و از گناه و معصیت اجتناب نكنند، و از ارتكاب كبائر دست نكشند، و به جهت رسیدن به لذت ها به كسی توجه ننمایند و از ظلم و فساد و جنایت متمتع شوند.

و هرگاه مردم مرتكب این اعمال و افعال گردند و هر شخصی هر چه دلش بخواهد انجام دهد و حدود و احترامات جامعه را در نظر نگیرد و حقوق مردم را پایمال هوی



[ صفحه 279]



و هوس خود قرار دهد.

البته معلوم است در این گونه جامعه كه حق و حقیقت و انصاف در آن نیست فساد بزرگی پدید می آید. و مردم مانند درندگان بر یكدیگر خواهند پرید و اموال و نوامیس مورد تجاوز مفسدین و بدكاران قرار خواهند گرفت.

در این هنگام مردم همدیگر را خواهند كشت و بدون جرم و گناه خون عده ای ریخته خواهد شد، در نتیجه این بی بندوباری و فساد و لجام گسیختگی، دنیا ویران خواهد شد و مردم هلاك شده و در زندگی فساد تولید خواهد شد.

دوم خداوند متعال حكیم است و حكیم كسی را گویند كه جامعه را از فساد و تباهی بازدارد و مردم را به صلاح و شایستگی دعوت كند، و از ظلم و ستم بازداشته و از زشتیها نهی فرماید.

تحظیر از فساد و امر به صلاح و نهی از فواحش در صورتی است كه مردم به خداوند اقرار و اعتراف كنند، و آمر و ناهی را بشناسند، و اگر مردم به خداوند اقرار نكنند و خداپرست نشوند چیزی آنها را از فساد بازنمی دارد و به طرف صلاح و رستگاری هدایت نمی گردند.

سوم ما مشاهده می كنیم كه مردم بسیاری از اعمال زشت را در نهان و دور از انظار انجام می دهند، و اگر چنانچه اقرار به خداوند و ترس از او نبود هیچ كس در خلوت دست از فساد نمی كشید و به هیچ فردی هم اعتناء نمی كرد و همواره در پنهانی مرتكب معصیت و شهوت رانی می شد و گناهان كبیره را انجام می داد.

زیرا مردم از اعمال و افعال او اطلاع نداشتند و او آزادانه هر كاری می خواست می كرد.

در این صورت مردم در نهان به حقوق همدیگر تجاوز می كردند و هیچ كس



[ صفحه 280]



بر جان و مال و ناموس خود ایمن نبود، و مردم ناگزیر هستند كه اقرار كنند خداوند دانا و آگاهی هست كه از ضمایر و نیات مردم اطلاع دارد و آنان را به صلاح و شایستگی دعوت كرده و از فساد و تباهی بازمی دارد و به همه اعمال بندگان خود ناظر می باشد، مردم اگر اقرار و اعتراف به وجود خداوند بكنند گرد مناهی و ملاهی نمی روند.



[ صفحه 281]